روزمرگی های چرچیل

نتونستم بخوابم

اومدم دیدم حنا داره درس میخونه

الانم دراز به دارزم

بهم میگه چرچیل هر موقع بیدار میشم تو با اون چشای گندت داری نگا میکنی عین جغد

مرسی از تشبیهت عشق

جغد نشده بودم ک شدم:)))))))))

خوابمم پرید

دیروز برا ناهار الفردو درست کرده بودم

بچه‌ها هنوز تعریف میکنن حال میکنم خخخخ

پ.ن:ممد حنا رو واقعا دوست داره

حنا میگه خیلی بالاتر از منه نمیخوامش

ناموسا؟

حنا تهران خونه داره

ماشین داره

بعد ممد ازش بالاتره!

ببین امروز رفتم چیا خریدم 😃

با حنا همش داریم نقاشی مسخره میکشیم 😂

استوریشون کردیم

آرسام اومده نوشته کلاس نقاشی زدین؟😂😂😂😂

حالمان کمی‌بهتر شد با نقاشی کشیدنا

بچه‌ها عکس و ک آپلود میکنم خودم نمی‌بینم

برا همین یکم بیکیفیته

و نوشته‌ها سر جاشون نیستن⁦☹️⁩

بالاخره برا دستشویی از مطالعشون دل کندن و من هم خفتشون کردم😃

گفت نامه رو دیروز زده🙃منم رفتم پیش اونیکی دکی اونم گفت منم دیروز زدم امور دانشجویی🤔الان منتظر پیامکشون باش

گفتم باشد⁦☹️⁩

مسخرمون کردن ب قرآن ⁦☹️⁩

داره به سرم میزنه ب بابا بگم بیاد اینجا‌ی خونه اجاره کنه‌ها⁦☹️⁩

ولی اینطوری خرجم ماهی شش هفت تومن میشه حالا پول پیش و حساب نکنم

ولی این درست نیست چون خودم کار نمیکنم⁦☹️⁩

استاد یعنی رییس دانشکده گرامی

نشسته تو اتاق مسخرش و در و قفل کرده داره مطالعه می‌کنه

دوازده و نیم هم جلسه داره

نشستم پشت در مطالعه کوفتیش تموم شه‌ برم بکشمش😒

روزی ک دارم میرم به همه استادا حالا شاید همه نه ولی این یکی و زهرم و میریزم میگم انقد مطالعه میکنی ایران همچنان جهان سومه بدبخت؟!

والا انقد ک اینا ادعاشون میشه استاد دانشگاه ام آی تی یک صدم اینا ادعا نداره ب قرآن

استادم کلاس مجازی گذاشته برا درس دو واحدی که باهاش داشتم

منم جلسه پیش و نخونده بودم

نرفتم

چون خیلی می‌پرسه و داغونت می‌کنه بلد نباشی

الان استرس دارم

ولی می‌خوام بخوابم😐

دیگه این‌ی ماه و بهم حق بدین خب اوضاع خونه رو شما‌ها حداقل میتونستین

ولی جمع میکنم از امروز خودم و

برنامه‌هام و مشخص میکنم

سمینارم می‌خوام حذفش کنم تئوری بردارم

سمینار بمونه ترم بعد

بچه‌ها برم بالا؟!

یا مقاومت کنم؟!😐🤔

دلم نمی‌خواد خدایی ولی باز اومدم اینجا یاد بدبختیام افتادم

بچه‌هاااااا

من خیلی عقب موندم هیچ غلطی نکردم برا رفتن😭

برم بالا؟!

تو کیفم دو بسته الکل سفید و‌ی شامپو و‌ی ضدعفونی کننده دست داشتم

دو ساعته گیر داده کیف و باز کن

میگم ناموسا میگی؟!

همش الکل ه‌ها!!!!

میگه برا همون دیگه

میگم بابا نه از اون الکلا از این یکی الکلا

هر هر میخنده😐😒

دستام زخم شد تا اون الکلا رو بکشم بیرون مطمین شه از اونیکیا نیست😒😒😒😒

بعد رو زخمم الکل زدم دارم آتیش میگیرم😐

دو تا هم ماسک رو هم زدم خفه میشم خفه😐